قسمتی از دعای کمیل هست که حیفم اومد ازاون چیزی ننویسم
اونجا که قریب به این مضمون میفرماید :
خدا اگه بواسطه اعمال بدم روز قیامت بخوای منو با دشمنانت عذابم بدی و با اهل عذابت بسوی جهنم همراهم کنی و بین من و دوستانت جدایی بندازی ( منو از محمد و ال محمد جدام کنی )
گیرم خدا ی من ! اقای من ! پروردگار من! (ای همه کس من) ! بر عذابت صبوری کنم صبوری ولی چگونه بر فراق تو صبر کنم
گیرم بر گرمای اتش صبوری کنم صبوری ولی چگونه چشممو از لطف و کرمت بپوشونم ویا اینکه خدا
چگونه در آتش جهنم آرام بگیرم و منو اونجا رها کنی درحالیکه من به عفو وکرمت امید وارم
بعزتت قسم میخورم اگر زبونمو گویا کنی همونجا بین همه جهنمیا ضجه میزنم فریاد میکنم مثل کسیکه عزیزشو گم کرده باشه و برتوناله میکنم ،زار زاز گریه میکنم ، اشک می ریزم و با صدای بلند ترا میخوانم
ای یارویاور مومنان
ای منتهای ارزوی عارفان
ای فریاد رس فریاد خواهان
و اااااااااااای دوست و حبیب دلهای راستگویان وای خدای عالمیان
چگونه صدای بنده مسلمونتو که دراون اتیش بواسطه مخالفتش با تو زندونی شده و سختی عذابو بکیفر گناهش چشیده و میان طبقات جهنم محبوس شده و اون اونجا باچشم انتظار وامیدواری به رحمتت ضجه میزنه و با زبان اهل توحیدت ترا ندا میکنه و به ربوبیتت توسل میکنه ، ای مولا چگونه در اتیش می مونه درحالیکه او به حلم نامنتهایت چشم دوخته و یا اینکه خدا ، چگونه آتیش بدنشو بدرد بیاره درحالیکه اون به فضل و رحمتت امیدواره و نه خدایا اصلا چگونه شراره های آتیش اونو بسوزونه و تو نالهاشو میشنوی و جاشو میبنی
که کجا نشسته و یا اینکه خدااااا چگونه شعله های آتیش بر اون احاطه کنه با آنکه ضعف و وبی طاقتی اونو میبینی و یا اینکه خداااا چگونه در طبقات آتش بخودش بپیچه ومضطرب بمونه وتو به صدق دعای او اگاهی داری
وچگونه خدای مهربان ماموران دوزخ اونو آزارو اذیت کنند درحالیکه یا رب یارب ندا میکنه
یا چگونه بفضل تو امید آزادی از آتش جهنمو داشته باشه وتو اونو بدوزخ واگذاری نه نه نه خدا این گمان برتو نمی رود وهرگز اینچنین نبوده که با بندگان موحدت اینطوری رفتار کنی جز احسان چیزی دیگری نبوده .
تاریخ : دوشنبه 86/9/12 | 6:29 عصر | نویسنده : سعید | نظرات ()